امشب بازم بیقراری
امش ب شب سختی بود دخترم بیخواب بود اتیش سوزوند اره خود خودت اینروزا بیقراری به خاطر دندون دراوردنت کلافه ای اما مهربونی دوست داشتنی عزیزیو مامان خیلی دوست داره جوجه ِمامان میدونی مامان خیلی دوست داره خندیدنت مهربونیات راه رفتنت نمیدونم چته اما باید مال دندونات باشه امشبم هی بیدار میشی یهو میدویی سمت من بیخوابی امشبت بازم از دندوناته الهی قربونت برم چقد دندون دراورن سخته تا حالا نمیدونستم خوب بخواب دختر گلم اروم چشاتو ببند خوابای قشنگ ببین .... دوست دارم نازنینم دلبندم ...
نویسنده :
نازنین جون و مامانش
10:22