تابستون
اینقد شیطون شدم اینقدر تابستون و دوست دارم اینقدر بستنی دوست دارم اینقدر اب بازی دوست دارم اینقدر خوشم میاد با شیلنگ اب بازی کنم تو حموم دلمم نمیخواد کسی موهامو بشوره همش دوست دارم فقط اب بازی کنم خیلی خیلی
باز بلوتوس سیستم مامانیم روشن نمیشه از عکس هم خبری نیست
این عکس میدونید جریانش چیه یه روز چند روز پیشا مامانیم دراز کشیده ازم عکس گرفت منم دوییدم بیام کنار مامانم عکسو ببینم واسه همین من از کادر عکس خارج شدم اینقدر مامان جونم خندید اخه رفتم کنارش زل زدم به گوشیش که عکس خودمو ببینم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی