نازنیننازنین، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 11 روز سن داره

نازنین جون

چند تا عکس همین جوری

1392/3/11 9:28
669 بازدید
اشتراک گذاری

اینجام که همه میدونین کجاست جای همیشه من

اینجام دارم سس خرسی میخورم البته یه مدتی همش بغلش میکردم و فکر میکردم عروسکه

 

اینجام تازه از حموم اومدم از موهام معلومه بعبعی شدم ...

 

اینجام که همون روزه دارم از اپن میام بالا

اینجام که دارم دلستر میخورم البته خودم رفتم سراغش 


این هم هست

 

اینجام که خونه مادرجون مامان جونمه

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان الینا
28 خرداد 91 15:12



مرسی اومدین وبم ...
ilijoon
29 خرداد 91 14:13
به به مامان جونت چه خونه قشنگي داره


خیلی....
ilijoon
29 خرداد 91 14:13
واي واي چه كارهاي خطرناكي ميكني


تازه خبر ندارین چه کارا که این چند روز نکردم مامان جونم میکه خدا مراقب بچه هاس .....
ilijoon
29 خرداد 91 14:14
دوستت دارم گلم


ما هم دوستون داریم
ilijoon
29 خرداد 91 14:14



خوشحالم که اومدی
مامان کوروش
3 تیر 91 13:23
سلام مامان مهربون ممنون که به وبم اومدی چه دختر ناز وشیطونی داری خدا واست حفظش کنه نازنین جون رو ببوس


سلام خوش اومدین عزیز مرسی
مارال جون
4 تیر 91 7:29
سلام نازنین جونم. وبلاگ شما هم نازه مثل خودت.وبلاگ من اگه توجه کرده باشی مارال به روایت تصویره. یعنی مامانم کمتر مینویسه بیشتر عکسها روایت میکنن ولی بعضی مامانها میان و نظر میزارن که بیشتر بنویس پای هر عکسش بنویس ما هم جواب میدیم بابا عنوان وبلاگو توجه کنین: مارال به روایت تصویر. بگذریم نازنین جون. ممنون که به من سر میزنی نمیدونم چی شد که یهو درد دل مامان وا شد. ببخشید. امیدوارم همیشه خندون باشی دوست خوبم.

مرسی مامان مارال جون سلام ممنون که اومدی ممنون که نوشتی خوشحال شدم که واسم نوشتی بازم بیا

ریحانه جون
4 تیر 91 12:46
سلام نازنین جون و مامانش... عکسات خوشگل بود ...وقتی موهاتو شونه کنی خوشگل تر میشی...وبلاگ ایلیا جون به یه مشکلی بر خورده... نمیدونم... مامان و باباش عی می کنن درست کنن...


سلام مرسی مامان ریحانه جونی که اومدین ..
مامان کوروش ( زهره )
5 تیر 91 1:17
قشنگی از خودتونه نازی خانوم



مرسی اومدی زهره جون...