یه عالمه عکساز صبح تــــــــــــــــــــــــــــا ظهر
بفرمایین ژله اوخ اینقد دوس دارم
اینم دیروز من و کالاسکه و گوشت کوب اخ اخ چیکارا که نمیکنم ای بابا عکسش بد اموزی داشت مامانیم حذفش کرد !!!
خب حالا بریم سراغ امروز ...صبح بخیر
اینم کله صبح امروز پاشدم کلی هم قرار دارم اینم2 تا فنچیه که بابا جونم پریشب واسم خریده
اخ که شیطونی چه حالی میده ....
شما هم از اینکارا میکنین جای بابا جونم خالی ...
مگه چیکار کردم اینجوری نیگام میکنی
اینجام که دارم فتوشاپ کار میکنم صبر کن مامانی یه لحطه الان میگم دستم بنده...
تازه صفحه کلیدشم تازه کندمش چند روز پیشا شیطونم دیگه چیکار کنم
ای بابا همش مواظبیمیا چیکار کنم دلم میخواد شیطونی کنم روتو کن اونور مامانی
این میدونین یعنی چی هر وقت مامنیم میگه دوسش دارم یا نه اینکارو میکنه یعنی بوسش کنم یعنی دوسش دارم چادر مامانیمم که گرفتم پوشیدم
اینجام ساعت 10 شده بچه خوبی شدم برنامه کودک میبینم
حواسم بهت هست مامانیا
بازم که بد اموزی داشت حذفش کرد گریه کردم خب !!!
نمیدونم چرا گریه کردم یادم نیست خوب...
دارم کتاب میخونم بهم نمیاد کتاب بخونم ؟
نیگاه کنین بلدم بخونم ببینین....
......اینجام که ساعت 2 شده بالاخره بعد کلی اتیش سوزوندن خوابم برد
مامانی :خوب بخوابی نازنین طلا نازنین بلا