نازنیننازنین، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 7 روز سن داره

نازنین جون

برگشتیم

1391/1/9 14:25
267 بازدید
اشتراک گذاری

ما اومدیم خونه از نصفه راه از بابلسر با یه عالمه خاطره بد همش بیمارستان نمیدونم چی شد من مریض شدم تازه موقع برگشت تو بیمارستان گلوگاه سِرُم وصلم کردن دیروز بهتر بودم امروز دوباره حالم بد شد خانوم دکتر گفت ادامه داشت باید برم بیمارستان

مامانیمم دل درد داره امروزم همش بالا می اورد اینجا هر دومون رفتیم بیمارستان امروز حالمونم اصلا خوب نیست فعلا..

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

نانازیا
9 فروردین 91 17:10
سلام ازتون دعوت می کنیم شما هم کوچولوتون رو در قرعه کشی افتتاحیه سایت نانازیا شرکت بدین. آرزوی سلامتی و شادابی برای خودتون و کوچولوتون داریم نانازیا ، شهر اینترنتی بچه ها www.nanazia.ir
ilijoon
11 فروردین 91 23:55
خدا بد نده خیلی ناراحت شدم مریض شدید ؟الان حالتون چطوره؟؟

مرسی نازیم هنوز مریضه دور از جونتون اسهال همش درد داره گریه میکنه دارو ها رو هم بهش میدم خیلی اثر نداره فکر کنم ماله دندوناشه خودمم بهترم ممنون
ممنون که اومدین
ریحانه جون
12 فروردین 91 22:22
¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
_____¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ -------¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤
___¤¤¤¤¤----------------------¤¤¤-¤¤¤-----------------------------¤¤¤
__¤¤¤¤¤--------------سلامي به لطافت عشق--------------------¤¤¤
_ ¤¤¤-----------پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردني است---------- ¤¤¤
¤¤¤---------------------------------------------------------------------------¤¤¤
¤¤¤--به نام دوست که زندگي و زيبايي لايق اوست----------------- ¤¤¤
¤¤¤------بي شک مرگ پايان کبوتر نيست----------------------------- ¤¤¤
¤¤¤----------در اوج نياز و بي نيازي هيچگاه خدا رو از ياد مبر--------¤¤¤
¤¤¤--او در همه لحظه ها در کنار توست کافيست صدايش بزني--¤¤¤
_¤¤¤-------------اوست که به هر چيزي حس بودن مي بخشد---¤¤¤
__¤¤¤------------------اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ --------¤¤¤
____¤¤¤-------------------سکوتم سرشار ز فرياد است--------¤¤¤
______¤¤¤------------------سرشار ز شکر و سپاس-------¤¤¤
_________¤¤¤------به کلبه تنهاي هام سر بزن-------¤¤¤
_________¤¤¤¤¤¤-----لبت خندون، دلت شاد---¤¤¤¤
_____________¤¤¤---------زندگي به کام------¤¤¤
________________¤¤¤-دلت سر شار از-¤¤¤
___________________¤¤عشق به خدا¤¤
______________________¤¤¤¤¤¤¤
_______________________¤¤¤¤
__منتظر قدوم هميشه سبزتم__ ¤¤
________مهرت پايدار________¤



ممنون ریحانه جون
ریحانه جون
12 فروردین 91 22:23
برات دعا میکنم نازنین جون ، تا خوب بشی...


مرسی از دعاتون ممنونایشا...همه بچه ها سالم باشن تا غمی تو دل مامان باباها نباشه
بابای ارشیا خان
13 فروردین 91 3:59
آهای سیزدتون بدر دشمناتون در به در رفقاتون گل به سر گرفتاریاتون زود بدر خوشیهاتون هزار برابر . . .


ممنون
مامان احسان
14 فروردین 91 11:12
سلام ممنون که به وبلاگ دانشمند کوچک من اومدین
خیلی ناراحت شدم این پست رو خوندم
الان بهترین؟
امیدوارم که هیچ بچه ای مریض نباشه چون پدر و مادر وقتی بچه هاشون مریضن غم عالم می یاد تو دلشون
ولی غصه نخور مادر بودن همینه
امیدوارم هرچه زودتر خوب شین

ممنون ایشا.. خوب میشه دعا کنین واسش مرسی..
ما مان سونیا
15 فروردین 91 17:35
خدا بد نده عزیزم الان ه خوب شدین هردو تاتون انشاالله عزیزم ممنون از اینکه بهمون سرزدید و متشکر بابات نظر پر مهرتون
ilijoon
15 فروردین 91 23:13
سلام نازنين جون من تازه از مسافرت برگشتم چه خبر خوب شدي؟؟ بلا به دور باشه خيلي ناراحتم از اينكه مريض شدي دوستت دارم ان شاالله زودي خوب ميشي برات دعا ميكنم


مرسی ایلیا جون اره امروز بهتر بودم امیدوارم خیلی بهتون خوش گذشته باشه مرسی
ilijoon
16 فروردین 91 16:55
خدا رو شكر كه بهتري ان شاالله بهتر از اين هم ميشي دوستت دارم


مرسی اره بهترم خدارو شکر
ilijoon
18 فروردین 91 11:38
كجايي نازي جون كم پيدا شدي؟ هنوز خوب نشدي؟؟؟؟؟ بيا ديگه دذلم برات تنگ شده


سلام نمیدونم چرا مامانم بس غصه خورده واسم بس که مریضیم طولانی شد دل و دماغ نداره اینجا بنویسه فکر کنم منم اذیت میکنما اما میگم بیاد بنویسه مرسی اومدی دوست مهربونی هستی