خاطرات کودکی | ثبت خاطرات کودکانه | سوال و جواب بچه داری | مشاوره انتخاب اسم | کارتون و انیمیشن نی نی دیگر
صفحه نخست پروفایل نویسنده ورود به حساب کاربری ثبت خاطرات کودک سوال و جواب بچه داری مشاوره انتخاب اسم کارتون و انیمیشن تبلیغات در نی نی وبلاگ مشاهده وبلاگی دیگر
نازنیننازنین، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 19 روز سن داره

نازنین جون

نی نی وبلاگ > این وبلاگ > وقتی من و مامانیم خیاطی میکنیم

وقتی من و مامانیم خیاطی میکنیم

1391/5/25 13:06
نویسنده : نازنین جون و مامانش
247 بازدید
اشتراک گذاری

اینم وقتی نازنین خانوم هوس میکنه قبل از پرو لباسش اول اونو مثه مامانی بدوزه

 

اینجام وقتی هوس میکنم برم تو کارتن بشینم

 

اینجام که بعد از موفقیتم از نشستن تو کارتن  بینی مو چپسبیدم و کلی خندم گرفته  دارم از کاره خودم میخندم

اینم من و همون لباس که منو مامان جون باهم دوختیمش 

 

اینم یه عکس دیگه از نازنین جون با نی نیش

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
زمانه لطفا حرفهایم راروی بالهای باد بعدها به دخترکم برسان.. زمانه لطفا حرفهایم راروی بالهای باد بعدها به دخترکم برسان.. امروز روز مادراس.. امروز روز مادراس.. دخترک احساساتی و مهربونم دوس ِت دارم دخترک احساساتی و مهربونم دوس ِت دارم اینجا نوشتن خوب است عزیز مادر اینجا نوشتن خوب است عزیز مادر

نظرات (8)

ilijoon
26 مرداد 91 14:10
قربونت برم عروسك خانوم هنرمند معلومه كه مثل ماماني از هر انگشتت هنر ميباره


X
ilijoon
26 مرداد 91 14:11
اي واي نازنين جون لباسهاتو بپوش جوجو هات معلوم شدند من ديدمت


))
ilijoon
26 مرداد 91 14:11
چه ناز ميخندي قربونت برم عزيزميييييييييي


ممنونم خاله جون مهربون
ilijoon
26 مرداد 91 14:12
چه لباسهاي خوشرنگ وقشنگي دست مامان جون درد نكنه


اره خاله جونم دسته همه مامانای ههربون درد نکنه
ilijoon
26 مرداد 91 14:13
نازنين جون معلومه كه ني ني جونت به خودت رفته كه انقده خوشگله


X
ilijoon
26 مرداد 91 14:14
ماماني مطابق معمول كولاك كردي چقده در نبودمون پست جديد گذاشتي


خاله جون سیستمم مامانیم گاهی اجازه نمیده عکس بریزیم وگرنه همیشه از این کارا میکنه مامانم D>]
ilijoon
26 مرداد 91 14:14


مارال جون
2 شهریور 91 2:34
وای وای چه دختر نانازی مواظب انگشتت باش به هنگام چرخ بازی.مامانش لطفا نزار بره طرف چرخ خیاطی. منکه میترسم


همون یک بار بود اونم اندازه یه عکس گرفتن نگران نشید مامانی مهربون