روزمرگیهای نانی خانوم و فرهنگ لغت
نازنین دوبسته کبریت و ریخته وسط خونه هی میگه مامانی بیابیا تاب تابیعنی بیا واسم تاب تاب درست کنیهویی میگه مامایی ٢ تا* نایییعنی ٢ تا پرتقال برام بیار
صبح بیدار شده ١٠ با غر غر :مامایی دیده میخوام مامایی دیده دیده صورتشم گذاشته روی بالشت
مامانی:ایوای شیر نداریم اصلا امروز دیشب تموم شده اما واسه اروم شدن نازنین مامایی میگه دیده کجای؟ اوجایی؟بعد هم پیداش میکنه و یه چیز غیر شیر میده به نانی خانوم تا صبحشو باشیش شروع کنه
*نایی :کلا به تمام میوه ها اعم از نارنگی پرتقال لیمو نایی گفته میشود البته اصل این لغت از نارنگی گرفته شده در فرهنگ لغت نانی خانوم ما..البته ناگفته نمونه چندیدن ماهه کماکان نایی مونده
عصر نوشت مامان سادات
شیطنتهای امروز نانی جون به روایت قلم..
١_انداختن یک عدد قاشق مربا خوری توی سوراخ چاه حیاط خلوت ..بعد هم یهویی سعی کنه با پیچ گوشتی درش بیاره..
٢_شکستن ١عدد کاسه اجیل خوری برگ مامانی
٣_مالوندن همه تخم مر پختشو روی فرش (قیافه مامانی و هی فقط بگه نازنین نازنین ..نازنین)