بدون عنوان
مامان نازنین:در حال جمع کردن اوتوی مو
نازنین:با گریه نمیزاره مامانی جمع کنهاتو رو ور داشته بازش کرده به زور داره موهاشو میزاره لای اتو تا اتو کنه
مامانی:خندش گرفته
نازنین:هی ناز و ادا در میاره و دنبال اینه اس تا خودشو ببینه هی پاهاشو بلند میکنه تا قدش به اینه اون بالا برسه
مامانی :خندش گرفته
نازنین :بیخیال اتو کردن نمیشه درنتیجه مامانی بیخیال میشه
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
زدن موش کوچولوی خونه ما به پلاستیک تفتونها بعدشم دقیقا مثل موشها چند تا تفتونو همونجوی توی نایلونش که بود کنده بود خورده بودموش کوچولوی خونه ما
------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
کاشکی گوشیم سالم بود نازنین خرابش نکرده بود دوربینمون کار میکرد میتونستم عکس اجر سازیهای نازنین و بگیرم وبزارمشون اخه خیلیقشنگ میسازه خیلی با هیجان و تلاش و یه جوری انگاری خیلی واسش مهمه نتیجه کارش خب خیلی خوشگل میسازه چهر ه اش موقع درست کردنشون دیدنیه