بدون عنوان
سلام من از فردا میخوام برم مهد کودک..خب باشه تابستون..مهدکودک که تابستون زمشتون نداره..اخه مامانیم میخواد ......نمیدونم که باید از خودش بپرسیم..خب مامانیم میاد خودش میگه واسمون.. نازنین:دوست دارم بیایم بابایم مامانی:دوست داری بری پیش بابای؟ نازنین:ایه ایه آیه مامانی:خوب باباییرفته خرید (البته یواشکی) نازنین :مامان مامان بابایم اوجایه..؟میخوام بابایم.. مامان:ااااانازنین بیا نقاشی کنیم اینم دفترت.. نازنین :اوتارم بیار..اُوتار (خودکار)میخام مامانی:بیا اینم خوکار نازنیین:مامانی اوتارم اوتارم؟داد وهوار مامانی :ای بابا مامانی بلند شو حتما زیرته..اااا ببین اینجاست.. و این قصه ادامه دارد .. ...
نویسنده :
نازنین جون و مامانش
10:50